انواع ظروف چيني غذاخوري

ظروف تخت و نسبتاً تخت : به ظروفي اطلاق مي‌گردد كه فاصله پايين‌ترين نقطه آن تا سطح مماس بر لبه ظرف 25 ميلي‌متر يا كمتر باشد. انواع بشقاب، زير فنجان، نعلبكي ... از اين دسته بشمار مي‌آيند.

ظروف نيمه گود : به ظرفي اطلاق مي‌گردد كه فاصله پايين‌ترين نقطه آن تا سطح مماس بر لبه ظرف از 25 ميلي‌متر تجاوز كند. گنجايش اين ظروف از 1100 ميلي‌متر كمتر مي‌باشد. بعنوان مثال فنجان، قندان، شكرپاش، كاسه و غيره ...

ظروف كاملاً گود : به ظروفي اطلاق مي‌گردد كه فاصله پايين‌ترين نقطه آن تا سطح مماس بر لبه ظروف از 31 ميلي‌متر تجاوز كند. گنجايش اين ظرف 1100 ميلي‌ليتر و يا بيشتر مي‌باشد. بعنوان مثال مي‌توان سوپخوري، پارچ ... را نام برد.

 

تاريخچه ظروف چيني

در دوره اوليه سفالگري ظرفهاي چيني كه از چين آورده شد، سبب تشويق و تحريك ايرانيان در توسعه صنعت سفالسازي شد،سفالسازان ايراني درتقليد از چيني سبك تانگ آنقدر استاد بودند كه درنظراول همه مصنوع آنها را به جاي چيني اصل مي گرفتند كوششي كه سفالسازان ايراني در تقليد چيني هاي كشور چين دردوره هاي اوليه اسلام كردند، سبب كشف مجدد لعاب مينائي قلع گرديد. اين لعاب جديد به سرعت به تمام كشور ها تا اسپانيا گسترش يافت و در آنجا پايه و اساس سفالسازي اسپانيائي ، آفريقائي گرديد. طولي نكشيد كه اين نوع سفالسازي به ايتاليا ؛ آلمان هلند و انگلستان رفت و در هلند و انگلستان به نام چيني آلات دلف معروف گرديد. يكي ديگر از اختراعات ايرانيان رنگهاي مينائي بود سفالسازان نيشابوري در تلاشي كه براي به دست آوردن رنگ مينائي كردند فن جديدي به نام رنگ زيرلعاب را كشف نمودند.

درسده نهم ودهم بارديگرنفوذچيني درتقليد ظروف تينگ يا ئو ديده مي شود تينگ يائو چيني اصيلي است كه لبه هاي آن دندانه اي و بريده بريده مي باشددراينجا باز مي بينيم كه سفالسازان ايراني سبك چيني را تقليدنكردندبلكه كوشش و مهارت خويش آن را بهبود بخشيدوبه سليقه وذوق هم وطنش نزديك نمودو هنري بوجودآورد كه به نام گرافيتو مشهور شد سفالسازان ري ظروف گرافيتوي زيادي توليد مي كردند ولي مانند مازندران ونيشابورآن را كنده كاري نمي كردند ورنگ آن لعاب فيروزه اي روشن بود. تمام ظروف گرافيتوي ايراني شباهت بسيار زيادي به كار هاي قلمكاري فلزي زمان ساسانيان داشت .در زمان سلجوقيان جهش چشمگيري در تمام هنر ها صنايع و علوم پديد آمد. با اينكه سلجوقيان دراصل ترك بود ولي خود را با زندگي ايرانيان تطبيق داد.درمورد سفالسازي اين دوره بايد گفت عصر طلايي چيني سازي است دراين دوره تمام روشهاي فني شناخته شده، به كار برده مي شد حكاكي برجسته كاري ؛شبكه سازي ؛ قلمزني ؛رنگ زيريا روي لعاب مطلا كاري و مينا كاري . در عصر صفويان كوزه گران چيني به ايران دعوت شدندتاسفالسازان ايراني رادرصنعت چيني سازي آموزش دهند.درآن زمان از چيني هاي معروف سلادون تقليدشد و براي ساختن آن لعاب بسيار صاف سبز ؛ خاكستري به كار رفت ولي طرح آن ايراني اصل بود. با تجديدنفوذچين،ظرفهاي متداول گرديدكه رنگ زيرلعاب آن آبي بودقطعاتي ازچيني پيدا شده كه مربوط به سالهاي ???? و????و???? است امروزه صنعت چيني سازي درجهان ازنظركيفيت به مراتب از كشور زادگاهش يعني چين پيشي گرفته است ومانند توليدات سراميكي دررشته هاي مختلف كاربرد پيدا نموده است ، اما كار برد آن از نظر بهداشتي بر ساير موارد برتري دارد.